تاثیر شخصیت بر حفاظت از مغز یا پیر کردن آن
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۱۰۰۴۴
به گزارش تابناک به نقل از فرادید به نقل از سی ان ان، پیشبینی شده است که در شخصیتهای برونگرا و وظیفهشناس، احتمال آسیبِ شناختیِ خفیفْ کمتر و در افراد مبتلا به روانرنجوری احتمال زوالِ شناختی بالاتر باشد.
تومیکو یونِدا دانشجوی فوقدکتری روانشناسی میگوید: ویژگیهای شخصیتی بازتابِ الگوهای نسبتاً پایدارِ تفکر و رفتار هستند که ممکن است در مجموع بر مشارکت فرد در رفتارهای سالم و ناسالم و الگوهای فکری در طول زندگی او اثر بگذارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس مجموعِ تجربیات زندگی یک فرد احتمالاً با مستعد بودن او به بیماریها یا اختلالات خاص ارتباط دارد مثلاً اختلال شناختی خفیف یا تفاوتهای فردی در تواناییِ مقاومت در برابر تغییرات عصبشناختی مرتبط با سن.
ویژگیهای شخصیتی کلیدی
در این پژوهش شخصیتِ حدودِ ۲۰۰۰ نفر تحلیل شد که در یک مطالعهی طولی روی بزرگسالان مسنتر شیکاگو که از سال ۱۹۹۷ آغاز شده بود مشارکت کرده بودند.
در این پروهش نقشِ سه ویژگی شخصیتی کلیدی یعنی وظیفهشناسی (باوجدان بودن)، برونگرایی، روانرنجوری بر نحوهی مقابلهی مردم با زوال شناختی در سنین بالاتر (یا سالمندی) بررسی شد
روانرنجوری یک ویژگیِ شخصیتی است که بر چگونگی رویاروییِ فرد با استرس اثر میگذارد. رویکردِ افرادِ روانرنجور به زندگی توام با اضطراب، خشم و خودآگاهیست و این افراد معمولاً ناامیدیهای جزئی را بطور ناامیدکنندهای طاقتفرسا یا تهدیدکننده میبینند.
افراد وظیفهشناس معمولاً سطوح بالایی از انضباط فردی دارند، سازمانیافته و هدفمند هستند، در حالی که برونگراها مشتاق زندگی و معمولاً جسور و اهل معاشرت هستند. احتمالِ ابتلا به اختلال شناختیِ خفیف در طول پژوهش در افرادی با نمرهی وظیفهشناسی بالا یا رتبهی روانرنجوری پایین بطور قابلتوجهی ضعیف بود
هر شش امتیاز اضافهای که فردی در مقیاس وظیفهشناسی به دست میآورد با ۲۲ درصد ریسک کاهشیافتهی گذار از عملکرد شناختی نرمال به اختلال شناختی خفیف همراه بود به این معنا که یک فرد ۸۰ ساله با وظیفهشناسی بالا در قیاس با فردی که نمرهی وظیفهشناسی پایینی دارد دو سال بیشتر بدون مشکلات شناختی عمر میکند.
ظاهراً برونگراتر بودن و مشارکتهای اجتماعیِ بیشتر یک سالِ بدونِ زوال عقل را به عمر فرد میافزاید به علاوه تواناییِ بهبود و بازگشتن به عملکرد شناختیِ نرمال را پس از تشخیص اختلال شناختی خفیف تقویت میکند و دلیل آن شاید معاشرت و اجتماعی شدن باشد.
با این حال، با افزایش سطوحِ روانرنجوری، خطرِ گذار به زوالِ شناختی هم افزایش مییابد: هر ۷ امتیاز اضافه در مقیاس همراه با ۱۲ درصد ریسک افزایشیافته بود به معنای از دست دادنِ حداقل یک سال از شناخت سالم!
این نخستین پژوهشی نیست که ارتباط بین شخصیت و عملکرد مغز را نشان میدهد. تحقیقات پیشین نشان داده است که افرادی که با آغوش باز از تجربیات زندگی استقبال میکنند، وظیفهشناستر هستند و روانرنجوری کمتری دارند به لحاظ شناختی عملکرد بهتری در آزمونها دارند و با گذشت زمان زوال شناختی کمتری را تجربه خواهند کرد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: ماه رمضان میانکاله دعای روز پانزدهم رمضان روز ارتش سالمندی روان رنجوری ماه رمضان میانکاله دعای روز پانزدهم رمضان روز ارتش اختلال شناختی روان رنجوری وظیفه شناسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۱۰۰۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جامعهشناختی تفکرات اجتماعی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا،در میدان مطالعات جامعهشناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریههایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعهشناسان بومی نیست مواجه هستیم.
سیدحسین نبوی (استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای به عنوان «بومی نبودن نظریههای غربی و مدرننبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع میپردازد که پژوهشگران مفاهیم و نظریهها را فقط برای هدفی کارفرماپسند یا داورپسند، به کار میگیرند، و به ژرفاندیشی و بازاندیشی در مفاهیم و نظریههای رایج نمیپردازند. تعداد بیشتری از پژوهشگران نیز به علت آشنایی ضعیف با نظریهها، اساساً در موقعیتی نیستند که بتوانند به نقد و بازاندیشی در نظریهها بپردازند.
* تاثیر شناخت جامعه برارائه پژوهشهای تجربی کاربردی
این استاد جامعهشناسی در این مقاله مینویسد: اگر بتوانیم پژوهشگران را متقاعد سازیم که همانند یک انسانشناس (نه بهعنوان یک انسانشناس) به شناخت دقیق جامعۀ خود اقدام کنند و مطابق با اصول صحیح نظریهسازی، به برساخت نظریه -در سطح خُرد یا متوسط، یا کلان بپردازند کمکی ارزشمند به پژوهشهای تجربی کاربردی و کارآمد کردهایم.
نبوی ادامه میدهد که بهرسمیت شناختهشدن نظریه و بهکارگرفتن آن، خود به فرایند جداگانهای در اجتماع علمی نیاز دارد که به تغییر باورها و هنجارها در این گروه اجتماعی مربوط میشود.
* آموزش تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی
باید آموزش نظریهها، نقد و تلفیق نظریهها و بهویژه برساخت نظریه نه از شیوه میانبُر، بلکه از راه مطالعۀ عمیق مفاهیم و استدلالهای منطقی نظریههای اصلی در جریان اصلی در اولویت قرار گیردنبوی در این مقاله به این مهم اشاره میکند که آموزش کاملا مؤثر و کارآمدِ نظریهها و تفکرات اجتماعی به دانشجویان، بهویژه به دانشجویان مقاطع تکمیلی بسیار راهگشا و کارآمد در ارائه هرچه بهتر نظریات کاربردی است.
این پژوهش توضیح میدهد که برای این هدف چند کار باید صورت گیرد: تحقیق و تدریس نهتنها نظریهها، بلکه تفکر اجتماعی ایرانی-اسلامی، منظور از تفکر اجتماعی ایرانی و اسلامی شامل اندیشههای معاصر روشنفکران ایرانی و عرب و مسلمانان جنوب شرق آسیا و دیگر صاحبنظران اسلامی (برعهده متخصصین نظریهها و نظریهشناسان و نظریهدانان گذاشته شود.
به زعم این پژوهشگر به نظر میرسد کسانی که بهطور تخصصی بر روی نظریهها متمرکز هستند و پژوهشهایی را متمرکز بر نظریه یا نظریهها به انجام رساندهاند، آثار کیفی متمایزی را در این حوزه منتشر ساختهاند.
* جامعهشناختی ساختن تفکرات اجتماعی
مقاطع تکمیلی، علاوه بر آموزش نظریهها، آموزش نقد نظریهها، تلفیق نظریهها، و بهویژه برساخت نظریه نه از شیوه میانبُر و کمزحمت، بلکه از راه مطالعۀ عمیق مفاهیم و استدلالهای منطقی نظریههای اصلی و مطرح در جریان اصلی در اولویت قرار گیرد و بهطور جدیتر، -جدیتراز قبل- و معطوف به بومیسازی نظریههای جامعهشناختی غربی و جامعهشناختی ساختن تفکرات اجتماعی متفکران ایرانی و مسلمان آموزش داده شود.
این پژوهشگر در نهایت اینگونه جمعبندی میکند که با توسعۀ رشتههای خاص در دوره دکتری بهتر بتوان به این هدف دست یافت. از سوی دیگر با به اصطلاح گفتمانسازی، فضای فرهنگی و فکری خاصی برای صاحبنظران حوزه جامعهشناسی شکل بگیرد؛ طوریکه انگیزه جدی برای برساخت نظریهها برای آنها به وجود آید.
نبوی در پایان به این نکته اشاره میکند که در شکلدادن به این فضای فرهنگی و گفتمانی، نهادهای مهم علمی مانند انجمن جامعهشناسی و گروههای آموزشی و پژوهشی جامعهشناختی و علوم اجتماعی در سراسر کشورو روشنفکران خارج از نهادهای علمی نقش مؤثری خواهند داشت.
انتهای پیام/